شعر

انجمن شاعران حسابدار

شعر

انجمن شاعران حسابدار

من اگر نگوییم

 

 

 

من اگر نگوییم 

  

 تواگر نگویی  

پس چه کس می گویید راز این دیوار را 

چه کسی خواهد گفت  

دیوارراچه کسی آفرید 

چه کسی ساخت  

چه کسی پرداخت  

یک دمی مانده به سحر  

شیشهایس این ور دیوار شکست خواب تنگ شد برچشم اقاقیقا 

دل نرگس نگران  

اما..... 

اما.... 

خبری نیست نبود که دهد مارا  

آن وردیوارهم شیشه ای شکست

روسری آبی

روسری آبی.                   از علیرضا حشمتی 

 

 

 

 

کفش هایت آبی, روسری آبی تر اَبرواَت مهتابی, چهره مهتابی تر
لاک آبی زده ای, آسمان در دستت گونه هایت هم از, سیب سرخابی تر

شعر شب می خوانی, خسته ای میدانم چشم هایت هم از, فرط بی خوابی تر
میل دریا داری, ساحلت ناپیداست دامن پر چین از رقص مرغابی تر

می سرایی لیلی, می نوازی مجنون شعرهایت از سهـــــــــراب سهرابی تر
هست فیروزه گران, آری از کمیابی ست سر به پا فیروزی, بلکه کمیابی تر