شعر

انجمن شاعران حسابدار

شعر

انجمن شاعران حسابدار

روز تنهایی

حرف آخر:کاش گناهی کنم که مجازاتش تبعید به قلب تو باشه...
 


به نام خالق عاشق معشوق

 

 درست بعدازدو جریان که به سرم اومد نمی دوستم که قرار بدتر از اونا برام پیش بیاد ماجرا از اینجا آغاز شد که درست اواخر سال 1387بود

ادامه مطلب ...

یاد

بیست یکمین سالگرد عروج ملکوتی امام امت امام خمینی را به همه پیروان راستینش تسلیت می گوییم

شب یلداست...

و فردا اول دی ماه،

من امشب در میان کوچه های سرد و تنهایی...

شب طولانی سرما،

و مردان و زنان و کودکانی در میان کوچه ها،

بی کس و تنها ...

به سان کرم پیچاپیچ*، خانه شان بر دوش

آرزوشان گاه، تنها یک پتو

و گاهی نان سنگک، بی پنیر و بی کره، بی هیچ....

گاه شاید روزها باشد که نانی هم نخورده اند

کمی بالاتر از دیوار سرما در جنوب شهر

میان خانه های گرم بالا شهر

آدم ها کنار سفره ی یلدا

میان سفره هاشان

انار و پسته و آجیل

هندوانه و لیمو و پرتاقال

تفال حافظ و موسیقی و رقص و هیاهو های قیل و قال

من اما خسته ام از این همه دوری و بی مهری

از این فریاد

من امشب ساختم جمعی

تا بگیرم دست انسانهای کارتن خواب را آرام

و بفشارم میان دستهای خویش

در این شب

شب یلدا، شب سرما

من امشب می شوم:

روشنی بخش خانه های کودکان و مردم بی کس

و گرما بخش شب سرد زمستان شان

من امشب می برم یک بسته گرم شب یلدا

و لبخندی نشانم بر لبان کودکان و مردم خوابیده در سرما

و اکنون می نویسم من:

شب یلدا، شب زیبا، شب گرما

باید گفت

با عرض پورش از شما تمام عزیزان به اطلاع همه میرسانم  مطالبی که قولش دادم ازتاریخ ۱۳خرداد ماه تا ۱۲مردادماه بروی وبلاگ قرار داده می شود حتما

یاد

گفتی که خدای یست دراین نزدیکی  

اماتو ندادی نشان آنرا

یاد استاد بنان

دهم اردیبهشت تولد هنرمند بزرگ موسیقی و آواز ایران، استاد غلامحسین بنان بود. اما اگر به کرج و امامزاده طاهر بروید دیگر اثری از آرامگاه بنان نیست.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از تارنمای دل آوا، نه تنها بنان بلکه امیرناصر افتتاح و چند تن از بزرگان موسیقی که در آن حوالی خاک بودند. امسال آرامگاه بنان با خاک یکسان و ناپدید شده و اگر پیگیری نشود بعید نیست که ساختمانی را که در حال احداثش هستند بنا کنند.

بنان

بنان

 

آرزوهای زیبای ویکتورهوگو برای شما!

 

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،

و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،

آرزوهای زیبای ویکتورهوگو برای شما

ادامه مطلب ...

پیشدستی گل سرخ

با کفش آمدم تو. وسط هال جفتشان کردم و نشستم روی زمین. رو به روی هیکل چاق زنش. نگاهش روی صورتم می چرخید. اما از گردن پایین تر نمی رفت. موهای کوتاهش دور تا دور صورتش را قاب گرفته بود. هیچی نگفته بود. حتی وقتی پرسیدم: خودش کجاس؟ هم حرفی نزد. فقط دامنش را طوری روی زانوهایش مرتب کرد که مچ پاهایش پوشیده شود.

ادامه مطلب ...

از تمامی دوستام وعزیزانی که نسبت به مطالب منتشر شده توسط من در وبلاگ عطارچی  ناراحت شده اند معذرت می خواهم  اما شمارا هم به شنیدها وواقعیت های درباره عطار وخودم دعوت می کنم   

این مواردبزودی بر وبلاگ  قابل رویت است 

عطارو همه چیز اش 

جایی که حسابداری نیازمند مدیریت می شود 

مدیریت ها بی انصاف و......