ای دوست خبری زدوست نداری
خبر از این دل بیمار نداری
تیغ جفا خوب خجر به پهلویم کرد
تواز این خجر صاحبش خبری نداری
بعداز این من گر ندیده ای
تو مخوان که بی وفایم
انتقام من از خنجر صاحب ش بگیری
باشد که بعداز این میان من وآن عدوی مهربان
قضاوتی کند صاحب اختیار مان