منم گدا منم گدا گدای کوی فاطمه (س) روز و شبم میگذرد به گفتگوی فاطمه (س) فتاده دل بپای او صفای دل صفای او داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه (س) منکه غمین وخسته ام دیده زغیر بسته ام بود دل شکسته ام به جستجوی فاطمه (س) دل شده پای بست او دیده بود بدست او مستم ومست . مست او .مست سبوی فاطمه(س) جهان ازاوست گلستان جنان ازاوست گل فشان میدهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه (س) میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی (ع) دست سیاه شب چرا خورد بروی فاطمه(س) |
"بر سر اندوه خود پا سفت
کرده ای
همچون مترسکی بر فراز مزرعه کابوس زده
اندامم
و من در اغاز سر گذشتت از سر گذ شتم
حفره های خا لی ام از
جنبش باز می ایستد
اه هنوز بر سر اندوه خود پا سفت کرده ای
و این
امید بی حا صل برای من خوابی بود نقره ای
که روزی با ان برای گمشده گی
ام روسری می دوختم.
ای دشمن ماندگار است قوم کرد زبان
بنیادش را توپ زمانه ناتوان است از نابودی
کس را ناتوان است از سردادن کرد مرده ست کرد زنده ست
زنده ست و قامتش فرو نمیافتد پرچم ما
جوانان کرد
به پا خواستهاند همچون قهرمان
تا با خون تاج زندگی را نقش بندند
کس را ناتوان است از سردادن کرد مرده ست کرد زنده ست
زنده ست و قامتش فرو نمیافتد پرچم ما
"چای خوشبختی"
سماور صبرم جوش امده! پس کی چای خوشبختیمان را دم می کنی؟
_______________________________________
"نفرت"
از ازدواج عشق و آتش فرزندی بدنیا آمد به نام نفرت!
_______________________________________
در کوچه های التماس آنقدر در پی ات دویدم که پای احساسم تاول زد!
http://www.attarchi.blogfaشب
اعترافی طولانی ست . احمد شاملو
سهم من ،
آسمانی ست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد. فروغ فرخزاد
ادامه مطلب ...
دمی ما با ش خدا
در همین نزدیکی
بنده ات می شکند شاخه گلی
نه به این اندیشه است
که شاخه گل آرزو چه کسی را شکست
گفت است که توگفتی به او
زیر آن شاخه گل که شکست
دل عاشقی شکست
دوست به که زوی یاد کنید دل بی دوست دلی غمگین است