وقتی که در گذرم
ای عزیزترین
ترانه های اندوهگین برایم سر مده!
هیچ گل سرخی بر مزارم کشت مکن!
و نه درخت سرو سایهِ فکن
که علف سبز مزارم باش
با رگبارها و شبنم های خیس.
تو آزادی
خواه به یادم آر
خواه فراموشم کن...